جمله پند آموز
یزد
یزد مرکز استان و شهرستان یزد در مرکز ایران است. این شهر بین رشتههای شیرکوه و
خرانق و در درهای وسیع قرار گرفتهاست. آبادانی یزد از سدهٔ «پنجم هجری» به بعد
بوده و اتابکان فارس از مهمترین عوامل پیشرفت این شهر در سدههای گذشته بهشمار
میروند.
یزد در منطقه جنوب شرق ایران واقع شدهاست.
این شهر به «شهر بادگیرها» و «شهر دوچرخهها» معروف است.
واژهٔ یزد در لغت به معنای مقدس و پاک بوده و وجهتسمیهٔ این شهر، سرزمین مقدس و شهر خدا است. یزد پناهگاه بسیاری از دانشمندان و بزرگانی بوده که در زمان حملهٔ مغولان به ایران در سدههای هفتم و هشتم هجری، این شهر را سکونتگاه و محل زندگی خود قرار داده بودند.
واژههایی که در تاریخها، سفرنامهها، سیاحتنامهها و دیگر مدارک تاریخی مربوط به پیش از اسلام، ماد و پارت و نیز پیش از ورود آریاییها تا دوران کنونی به یزد داده شدهاست عبارتند از:
الف: ایز - ایزاطیخه – ایزدیس – ایساتیس – ایستخای
ک: کت – کتروا - کته – کث – کثه – که – کهثه
گ: گث – گبست
د: دارالسیاده – داراشیعه – دارالعباده – دارالمومنین - دارلعلم
ش: شهر ایزد
ی: یزجی – یزد – یزدان شهر - یزدان گرد – یست – یسدی – یسن – یکس
واژه «یزش» به معنای ستایش و نیایش در زبان پارسی میانهاست.
واژه «یزدان» یا «یزتان» نیز میباشد که معنای پاک، مقدس، فرخنده و در خور آفرین است به معنی ذات خدا است. یعنی آفریننده خوبیها، پاکیها و شهر خداست و این آخرین نامی است که در دوران ساسانیان بدان خوانده شدهاست.
ایساتیس یا «فرافر» عیناًٌ شهر کنونی نبوده بلکه شش فرسنگ بالاتر از این شهر به سمت فرافر «هرفته» در دامنه کوه مهریز قرار داشت و شاید ایساتیس همان است که در جغرافیای بطلمیوس به نام «ایستیخای» در بیابان کارمانیا «کرمان» از آن یاد شدهاست. ایساتیس در آثار جغرافیایی پیش به گونه «ایزاطیخه» به معنی یزد هم آمدهاست.
کثه که بیشتر کتب نام یزد را بدان خواندهاند.ابن بلخی در کتاب فارسنامه که در قرن ششم هجری تالیف شده نام اصلی یزد را «کثه» نامیده و احمد بن حسین بن علی کاتب نیز در قرن نهم در کتاب تاریخ یزد نام «کثه» را تایید نموده که معنی شهر کوچک است زیرا در پارسی باستان این واژه به معنای کوچک است زیرا کثه در مقایسه با ایساتیس که شهر بزرگی بود در حومه یزد قرار داشته و کوچک بودهاست. اصطخری درباره یزد میگوید:«کثه مرکز یزد، شهری است درحاشیه کویر دارای هوای خوب ودرعین حال واجد آسایش وتنعم شهرهای بزرگ است». درزمان ساسانیان به فرمان یزدگرد اول در این محل شهری بناشد که آن را «یزدان گرد» نام نهادند و یزد گرد شهر را به دختر خود هدیه داد. واژه یزد نامی است باستانی که ریشه در «یشت» یا «یزت» و «یسن» داردبا مفاهیمی چون ستایش، نیایش، پرستش، ایزد و... که یکی از فصول پنجگانه اوستا هم با یکی از این نامها یعنی یشت خوانده شدهاست.
بعداز آمدن اسلام وگرایش مردم یزد به دین اسلام عنوان «دارالعباده» به این شهر داده شد. زیرا علاء الدوله کالنجار از ملکشاه سلجوقی تقاضای حکومت یزد را کرده بود تادرآن جا به عبادت بپردازد. احمد کاتب مورخ یزدی قرن نهم هجری قمری نوشتهاست که: «در سال ۵۰۴ هجری قمری ملکشاه سلجوقی حکومت یزد را به علاء الدوله کالنجار واگذار کرد و آن را دارالعباده نامید.»
اسامی منتسب به این شهر یعنی کثه (شهر دارای کتس=قنات)، فرافر (دژ بالایی)، هرفت (دژ نگهبانی)، ایساتیس (شهر دارای چشمه پوشیده نیرومند یا قنات نیرومند)، ایستیخای خبر بطلمیوس در صحرای کرمان ("ایس- تی-خا" به همان معنی ایساتیس) و یزد (شهر دارای چشمه پوشیده=قنات) نشانگر اهمیت دیرین و بزرگی این شهر کویری باستانی میباشند. وجه اشتقاق خود نامهای فارسی قنات یعنی کاریز (کا- ریز) و کتس (کت- اوس) هم چشمه ریزان و خانه چشمهاست. آثار این قنات نیرومند تاریخی دورتر از خود شهر یزد در بین کوههای شیرکوه و مهریز باقیماندهاست.
یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیاست. استان یزد از سرزمینهای کهن و تاریخی ایران زمین است.
ابن حوقل در کتاب «ایران فی صورة الارض» درباره یزد مینویسد: «از مهمترین شهرهای ولایت اصطخر از سوی خراسان «کثه» است و آن حومه یزد و ابرقویه میباشد... اما کثه که حومه یزد است شهری است در کنار بیابان و هوای آن خشک سالم است و مانند شهرهای کوهستانی فراخ نعمت است و روستایی دارد که محصولش ارزان است. بیشتر بناهای آن دراز شکل است و از گل ساخته شده. در آنجا شهری است استوار که قلعهای با دو دروازه آهنین دارد: یکی به نام ایزد(باب ایزد) و دیگری در مسجد(باب المسجد) که نزدیک مسجد جامع است. این جامع در ربض قرار دارد و آبهای آن از قنات تامین میشود...»
در بعضی از منابع بنای اولیه برخی از شهرهای این استان چون (میبد) را به سلیمان پیغمبر، (یزد) را به ضحاک و اسکندر مقدونی و (ابر کوه) را به ابراهیم پیغمبر نسبت دادهاند. این بیانگر قدمت و دیرینگی پیشینیه تاریخی و فرهنگی سرزمین و مردم این دیار است. مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود در این استان نیز به سهم خود گویای این پیشینه تاریخی است. آثاری چون دست افزارهای سنگی بدست آمده از درههای شیر کوه، نگارههای روی تخت سنگ کوه ارنان، تکه سفالهای منقوش نارین قلعه میبد – متعلق به دوره ایلامی، غارهای استان و آثار معماری و شهر سازی باستانی و... نشان میدهد مدنیت یزد، در چهار کانون باستانی (مهریز و فهرج)، (یزد)، (رستاق و میبد) و (اردکان) متمرکز بود. پژوهشگران این منطقه را که در مسیر شاهراههای باستانی (ری – کرمان) و (پارس – خراسان) قرار داشت، جزء سرزمینهای دوردست مادها شمردهاند
اکثر محلات نام برده شده در فهرست زیر، به دلیل قرار گرفتن در محدوده بافت تاریخی یزد و یا در حریم آن در سال ۱۳۸۴ و با شماره ۱۵۰۰۰، تحت عنوان «بافت تاریخی یزد» به ثبت آثار ملی رسیدهاند.
مردم یزد به زبان فارسی رایج با گویش یزدی سخن میگویند و بسیاری از واژهها و ترکیبات زیبای فارسی را در گویش خود حفظ کردهاند. در استان یزد برخی ویژگیهای گویشی میان شهرستانهای مختلف محسوس است. معتقدان به آیین زرتشتی در میان خود هنوز به زبان نیاکانشان سخن میگویند و به ویژه مراسم مذهبی خود را با این زبان انجام میدهند. گویش یزدی بخشی از فارسی دری (فارسی خالص و اولیهٔ ایرانیان) است.
بیشتر مردم یزد مسلمان و شیعه دوازده امامی هستند. همچنین گروه بزرگی از زرتشتیان ایران در یزد ساکن هستند. اقلیت کوچکی از یهودیان نیز ساکن این شهر میباشند.
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت شهرستان یزد در مجموع ۵۸۲٬۶۸۲ نفر است که این تعداد در ۱۶۸٬۵۲۸ خانوار زندگی میکنند که از این جمعیت ۲۹۷٬۵۴۶ مرد و ۲۸۵٬۱۳۶ نفر زن هستند.
در این شهرستان ۴۸۴٬۱۶۷ نفر جمعیت شهری و ۴۲٬۰۰۹ نفر جمعیت روستایی اعلام شدهاست.
از مناطق روستایی یزد به روستاهای شمالی یزد در مسیر یزد اردکان همچون اسلام آباد(میمونه) وعـلی آباد وحسن آباد و حسـین آباد وغیره اشاره نمود در طرف دیگر یزد بسمت جنوب به روستاهایی همچون ((هرفته))احمد آبـاد ومحمد آباد ودهـنو و... اشاره نمود از روستاهای غربی یزد هم به روستای شحنه واز شرق به روستاهای منطقه دُربید ازجمله دُربید و دَربید و طامهر و دشت ده و خورشید آباد و نیوک و تنوره و کلمند و انـجیره و نارستانه و مرزعه تراب اشاره نمود که بعضی از این روستاهها مانند نارستانه یکی از مناطق مقدس زرتشتیان میباشد.
یزد در منطقه جنوب شرق ایران واقع شدهاست.
این شهر به «شهر بادگیرها» و «شهر دوچرخهها» معروف است.
واژهٔ یزد در لغت به معنای مقدس و پاک بوده و وجهتسمیهٔ این شهر، سرزمین مقدس و شهر خدا است. یزد پناهگاه بسیاری از دانشمندان و بزرگانی بوده که در زمان حملهٔ مغولان به ایران در سدههای هفتم و هشتم هجری، این شهر را سکونتگاه و محل زندگی خود قرار داده بودند.
واژههایی که در تاریخها، سفرنامهها، سیاحتنامهها و دیگر مدارک تاریخی مربوط به پیش از اسلام، ماد و پارت و نیز پیش از ورود آریاییها تا دوران کنونی به یزد داده شدهاست عبارتند از:
الف: ایز - ایزاطیخه – ایزدیس – ایساتیس – ایستخای
ک: کت – کتروا - کته – کث – کثه – که – کهثه
گ: گث – گبست
د: دارالسیاده – داراشیعه – دارالعباده – دارالمومنین - دارلعلم
ش: شهر ایزد
ی: یزجی – یزد – یزدان شهر - یزدان گرد – یست – یسدی – یسن – یکس
واژه «یزش» به معنای ستایش و نیایش در زبان پارسی میانهاست.
واژه «یزدان» یا «یزتان» نیز میباشد که معنای پاک، مقدس، فرخنده و در خور آفرین است به معنی ذات خدا است. یعنی آفریننده خوبیها، پاکیها و شهر خداست و این آخرین نامی است که در دوران ساسانیان بدان خوانده شدهاست.
ایساتیس یا «فرافر» عیناًٌ شهر کنونی نبوده بلکه شش فرسنگ بالاتر از این شهر به سمت فرافر «هرفته» در دامنه کوه مهریز قرار داشت و شاید ایساتیس همان است که در جغرافیای بطلمیوس به نام «ایستیخای» در بیابان کارمانیا «کرمان» از آن یاد شدهاست. ایساتیس در آثار جغرافیایی پیش به گونه «ایزاطیخه» به معنی یزد هم آمدهاست.
کثه که بیشتر کتب نام یزد را بدان خواندهاند.ابن بلخی در کتاب فارسنامه که در قرن ششم هجری تالیف شده نام اصلی یزد را «کثه» نامیده و احمد بن حسین بن علی کاتب نیز در قرن نهم در کتاب تاریخ یزد نام «کثه» را تایید نموده که معنی شهر کوچک است زیرا در پارسی باستان این واژه به معنای کوچک است زیرا کثه در مقایسه با ایساتیس که شهر بزرگی بود در حومه یزد قرار داشته و کوچک بودهاست. اصطخری درباره یزد میگوید:«کثه مرکز یزد، شهری است درحاشیه کویر دارای هوای خوب ودرعین حال واجد آسایش وتنعم شهرهای بزرگ است». درزمان ساسانیان به فرمان یزدگرد اول در این محل شهری بناشد که آن را «یزدان گرد» نام نهادند و یزد گرد شهر را به دختر خود هدیه داد. واژه یزد نامی است باستانی که ریشه در «یشت» یا «یزت» و «یسن» داردبا مفاهیمی چون ستایش، نیایش، پرستش، ایزد و... که یکی از فصول پنجگانه اوستا هم با یکی از این نامها یعنی یشت خوانده شدهاست.
بعداز آمدن اسلام وگرایش مردم یزد به دین اسلام عنوان «دارالعباده» به این شهر داده شد. زیرا علاء الدوله کالنجار از ملکشاه سلجوقی تقاضای حکومت یزد را کرده بود تادرآن جا به عبادت بپردازد. احمد کاتب مورخ یزدی قرن نهم هجری قمری نوشتهاست که: «در سال ۵۰۴ هجری قمری ملکشاه سلجوقی حکومت یزد را به علاء الدوله کالنجار واگذار کرد و آن را دارالعباده نامید.»
اسامی منتسب به این شهر یعنی کثه (شهر دارای کتس=قنات)، فرافر (دژ بالایی)، هرفت (دژ نگهبانی)، ایساتیس (شهر دارای چشمه پوشیده نیرومند یا قنات نیرومند)، ایستیخای خبر بطلمیوس در صحرای کرمان ("ایس- تی-خا" به همان معنی ایساتیس) و یزد (شهر دارای چشمه پوشیده=قنات) نشانگر اهمیت دیرین و بزرگی این شهر کویری باستانی میباشند. وجه اشتقاق خود نامهای فارسی قنات یعنی کاریز (کا- ریز) و کتس (کت- اوس) هم چشمه ریزان و خانه چشمهاست. آثار این قنات نیرومند تاریخی دورتر از خود شهر یزد در بین کوههای شیرکوه و مهریز باقیماندهاست.
یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیاست. استان یزد از سرزمینهای کهن و تاریخی ایران زمین است.
ابن حوقل در کتاب «ایران فی صورة الارض» درباره یزد مینویسد: «از مهمترین شهرهای ولایت اصطخر از سوی خراسان «کثه» است و آن حومه یزد و ابرقویه میباشد... اما کثه که حومه یزد است شهری است در کنار بیابان و هوای آن خشک سالم است و مانند شهرهای کوهستانی فراخ نعمت است و روستایی دارد که محصولش ارزان است. بیشتر بناهای آن دراز شکل است و از گل ساخته شده. در آنجا شهری است استوار که قلعهای با دو دروازه آهنین دارد: یکی به نام ایزد(باب ایزد) و دیگری در مسجد(باب المسجد) که نزدیک مسجد جامع است. این جامع در ربض قرار دارد و آبهای آن از قنات تامین میشود...»
در بعضی از منابع بنای اولیه برخی از شهرهای این استان چون (میبد) را به سلیمان پیغمبر، (یزد) را به ضحاک و اسکندر مقدونی و (ابر کوه) را به ابراهیم پیغمبر نسبت دادهاند. این بیانگر قدمت و دیرینگی پیشینیه تاریخی و فرهنگی سرزمین و مردم این دیار است. مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود در این استان نیز به سهم خود گویای این پیشینه تاریخی است. آثاری چون دست افزارهای سنگی بدست آمده از درههای شیر کوه، نگارههای روی تخت سنگ کوه ارنان، تکه سفالهای منقوش نارین قلعه میبد – متعلق به دوره ایلامی، غارهای استان و آثار معماری و شهر سازی باستانی و... نشان میدهد مدنیت یزد، در چهار کانون باستانی (مهریز و فهرج)، (یزد)، (رستاق و میبد) و (اردکان) متمرکز بود. پژوهشگران این منطقه را که در مسیر شاهراههای باستانی (ری – کرمان) و (پارس – خراسان) قرار داشت، جزء سرزمینهای دوردست مادها شمردهاند
اکثر محلات نام برده شده در فهرست زیر، به دلیل قرار گرفتن در محدوده بافت تاریخی یزد و یا در حریم آن در سال ۱۳۸۴ و با شماره ۱۵۰۰۰، تحت عنوان «بافت تاریخی یزد» به ثبت آثار ملی رسیدهاند.
مردم یزد به زبان فارسی رایج با گویش یزدی سخن میگویند و بسیاری از واژهها و ترکیبات زیبای فارسی را در گویش خود حفظ کردهاند. در استان یزد برخی ویژگیهای گویشی میان شهرستانهای مختلف محسوس است. معتقدان به آیین زرتشتی در میان خود هنوز به زبان نیاکانشان سخن میگویند و به ویژه مراسم مذهبی خود را با این زبان انجام میدهند. گویش یزدی بخشی از فارسی دری (فارسی خالص و اولیهٔ ایرانیان) است.
بیشتر مردم یزد مسلمان و شیعه دوازده امامی هستند. همچنین گروه بزرگی از زرتشتیان ایران در یزد ساکن هستند. اقلیت کوچکی از یهودیان نیز ساکن این شهر میباشند.
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت شهرستان یزد در مجموع ۵۸۲٬۶۸۲ نفر است که این تعداد در ۱۶۸٬۵۲۸ خانوار زندگی میکنند که از این جمعیت ۲۹۷٬۵۴۶ مرد و ۲۸۵٬۱۳۶ نفر زن هستند.
در این شهرستان ۴۸۴٬۱۶۷ نفر جمعیت شهری و ۴۲٬۰۰۹ نفر جمعیت روستایی اعلام شدهاست.
از مناطق روستایی یزد به روستاهای شمالی یزد در مسیر یزد اردکان همچون اسلام آباد(میمونه) وعـلی آباد وحسن آباد و حسـین آباد وغیره اشاره نمود در طرف دیگر یزد بسمت جنوب به روستاهایی همچون ((هرفته))احمد آبـاد ومحمد آباد ودهـنو و... اشاره نمود از روستاهای غربی یزد هم به روستای شحنه واز شرق به روستاهای منطقه دُربید ازجمله دُربید و دَربید و طامهر و دشت ده و خورشید آباد و نیوک و تنوره و کلمند و انـجیره و نارستانه و مرزعه تراب اشاره نمود که بعضی از این روستاهها مانند نارستانه یکی از مناطق مقدس زرتشتیان میباشد.
ساعت : 6:20 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی